...ღღMღღعشقولانهღღMღღ...

...ღღMღღعشقولانهღღMღღ...

!!!صبرت که تمــــــوم شد نـــــرو ... معرفت تازه از اینجــــــــا شـــــــــروع میشه!!!
...ღღMღღعشقولانهღღMღღ...

...ღღMღღعشقولانهღღMღღ...

!!!صبرت که تمــــــوم شد نـــــرو ... معرفت تازه از اینجــــــــا شـــــــــروع میشه!!!

بوسیدن تــــــــــــو...

بوسیدن تـــــــو 

مثل نفس کشیدن است...

تکرارش تضمین زندگیست!

حَســودَم

اِفتخــآر مــی کنَم کــهـ حَســودَم

 

کَـــسی کــهــ مــآلــه مَنـــه

 

کَـــسی حَــق نَدآره بــِهِش نَـــگآه کُنــه

 

آره عَزیزَمــ...اینجوریآس...



++ واسه تووووووووووووو عشق من

مهم اینه که تو هستی !


آدم باید یک " تو " داشته باشه ؛

 

 

که هر وقت از همه چی خسته و نا امید بود ،

 

بهش بگه :

 

مهم اینه که تو هستی !

 

بی خیال دنیا...!

بهترین اتفاق زندگیم هستی ...


عاشقانه هایم  تمامی ندارد

 

وقتی "تـــو"

 

بهترین اتفاق زندگیم هستی

تــــــــــــــــــــو…♥


تمام خوبـــــی حس مالکیت اینه که

 

از کسی که دوسش داری

 

بپرسی تــــــــــو مال کی هستی؟!

 

و اون بدون معطلی بگه:

 

فــــــــقط مـــــــــال تــــــــــــــــــــو…♥

توی جاده ای که ...


توی جاده ای که ...

 

انتهاش معلوم نیست

 

پیاده یا سواره بودنت فرق نمیکنه

 

اما اگه همراهی داشته باشی

 

,که تنهات نزاره

 

بی انتها بودن جاده برات آرزو میشه

نمى دانم چه کار باید کنم؟؟؟


نمى دانم چه کار باید کنم ؟

 

آیا باید از سرنوشتى که تو را

 

در پیش پایم قرار داد قدردانى کنم ؟

 

همان سرنوشتى که باعث شد

 

در چشمهایت آب شوم

 

همان چشمهایى که مرا در دریائى بی قرار غرق

 

و سیماى تو را بر چهره ام حک کرد

 

آن گونه که همه تورا در چشمهایم پیدا می کنند

 

وحروف نام تو را در قلبم جای داد

 

و عشق تو را در خونم جارى کرد

 

آآآه عشق من

 

تو را به خدا به من بگو

 

آیا بعد از این همه عشق 


عاقلانه است که فراموشت کنم ؟

لحظه ای ...


دلم لحظه ای را میخواهد

 

که تو باشی . . .

 

همین کنارنزدیک به من

 

درست روبه روی چشمهایم

 

همنفس نفسهایم

 

خیره شوم به لبهایت

 

دست بکشم به تک تک اعضای صورتت

 

بعدچشمهایم راببندم و . . .

 

ببوسمت

 

آن لحظه دنیای من تمام میشود

 

"به خدا که واقعا تمام میشود"

روز های خداست...


امروز هم روزی از روزهای خداست...


و من آرامتر از دیروز..

و سرمست از تو می نویسم...

باز هم مثل همیشه..

برای نوشتن تو را بهانه میکنم..

چه لذت بخش است از تو نوشتن...

و چه زیباست برای تو نوشتن..

و من این زیبایی را با تمام دنیا عوض نمی کنم..

لحظه های بی تو بودن را با خیال تو سر می کنم..

و معتقدم دوری مانع از رسیدن نیست..

من هر شب به تو میرسم...

هر ساعت....

هر دقیقه..

هرثانیه..

وهر لحظه ای که به تو می اندیشم تو را در کنار خویش..

و در وجودم احساس می کنم...

و این برای من خود رسیدن است....

این فاصله ها فقط بهانه ای است برای...

نوشتن نا نوشته هایی که...

مجالی می خواهند برای نوشته شدن...