حرف های زیادی بلد نیستم من تنها چشمان تو را دیدم و گوشه ای از لبخندت که حرف هایم را دزدید از عشق چیزی نمی دانم اما دوستت دارم کودکانه تر از آنچه فکر کنی خیلی خیلی زیاد دوست دارم... عشق یعنی روح را آراستن ، بیشمار افتادن و برخاستن ! هر که با عشق آشنا شد مست شد، وارد یک راه بی بن بست شد!!!
خیال من . دفترشعری است. وتو میهمان سطر سطر آن
حرف های زیادی بلد نیستم
من تنها چشمان تو را دیدم
و گوشه ای از لبخندت که حرف هایم را دزدید
از عشق چیزی نمی دانم
اما دوستت دارم
کودکانه تر از آنچه فکر کنی
خیلی خیلی زیاد دوست دارم...
عشق یعنی روح را آراستن ،
بیشمار افتادن و برخاستن !
هر که با عشق آشنا شد مست شد،
وارد یک راه بی بن بست شد!!!
خیال من
. دفترشعری است
. وتو میهمان سطر سطر آن