هوایت که به سرم می زند
سرد می شوم،از تنها بودنم
پر می کشم،برای آغوشت
جان می دهم،برای یک لحظه لمس دست هایت
آهنگ انتظار،هنوز ترانه ای ست که می شنوم
به سینه می تپد،قلبم
هزار بار به امید دوستت دارم های تو
خدا کند بیایی و آرام بگیریم من و دل
با مداد رنگی روز آمدنت را نقاشی می کشم
جاده های رفتنت را خط خطی...
کسی برای من جز تو نیست
بودنت مثل دریایی من را دربرمیگیرد
بگو کدامین صبح میآیی؟؟؟
کدام چمدان مال توست؟؟؟
بگو کدامین روز مال من می شوی؟؟؟
گاهی دلم میخواهد
بهانههای الکی بگیرم…
به هوای آغوش تو…
شانههای تو….
که بعد، تو…
آرام…
خیلی آرام…
در گوشم زمزمه کنی…
ببین من عاشقتم….
و من از خود بی خود شوم ….
برم سراغ رویاهایم…..
درست زمانی که در آغوش تو ام …
و تو برایم عاشقانههایت را زمزمه میکنی …