...ღღMღღعشقولانهღღMღღ...

...ღღMღღعشقولانهღღMღღ...

!!!صبرت که تمــــــوم شد نـــــرو ... معرفت تازه از اینجــــــــا شـــــــــروع میشه!!!
...ღღMღღعشقولانهღღMღღ...

...ღღMღღعشقولانهღღMღღ...

!!!صبرت که تمــــــوم شد نـــــرو ... معرفت تازه از اینجــــــــا شـــــــــروع میشه!!!

خدا کند بیایی ...

هوایت که به سرم می زند‎
سرد می شوم‎،از تنها بودنم‎
پر می کشم‎،برای آغوشت‎
جان می دهم‎،برای یک لحظه لمس  دست هایت 
آهنگ انتظار‎،هنوز ترانه ای ست که می شنوم‎
به سینه‎ می تپد،‎قلبم‎
هزار بار به امید دوستت دارم های تو‎
خدا کند ‎بیایی و ‎آرام بگیریم من و دل‎

نظرات 1 + ارسال نظر
مهدیه... چهارشنبه 28 آبان‌ماه سال 1393 ساعت 21:12

با مداد رنگی روز آمدنت را نقاشی می کشم

جاده های رفتنت را خط خطی...

کسی برای من جز تو نیست

بودنت مثل دریایی من را دربرمیگیرد

بگو کدامین صبح میآیی؟؟؟

کدام چمدان مال توست؟؟؟

بگو کدامین روز مال من می شوی؟؟؟

گاهی دلم می‌خواهد

بهانه‌های الکی بگیرم…

به هوای آغوش تو…

شانه‌های تو….

که بعد، تو…

آرام…

خیلی آرام…

در گوشم زمزمه کنی…

ببین من عاشقتم….

و من از خود بی خود شوم ….

برم سراغ رویاهایم…..

درست زمانی که در آغوش تو ام …

و تو برایم عاشقانه‌هایت را زمزمه میکنی …

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد